اشعار سنگ بزرگ خاندان (پدر)
2 دیدگاه

شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱

ز گورستان گذر کردم کم و بیش بدیدم حال دولتمند و درویش

نه درویشی به خاکی بی کفن ماند نه دولتمند برد از یک کفن بیش


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲

یاد ایامی که ماهم روزگاری داشتیم هم پدر بالای سر هم سایه بانی داشتیم

ای صد افسوس به اعلا رفت و ما تنها شدیم بعد مرگش العجب ماتم سرایی داشتیم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳

این که خفته است در این مرقد پاک پدر خوب و فداکار من است

طلب مغفرت از درگه حق بهر او روز و شبان کار من است


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴

افسوس که آن همدم دیرینه ما رفت آن مظهر پاکیزگی و مهرو صفا رفت

یاران تو از سوز و دل خویش بگویند ای وای فلک مونس و جان و دل ما رفت

شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵

شانه اش مارا پناهی بود و رفت شانه مان را تکیه گاهی بود و رفت

رفت و رفت غمهای ما بیشتر شد شادی ما یک نگاهی بود و رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۶

ای پدر ای عارف نیکو خصال ای که قدرت را نداشتم هنگام وصال

خوش بخواب اینجا که این دنیای دون چون تو گوهر کم دهد از خود برون


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۷

آن گنج نهان در دل خانه پدرم بود هم تاج سرم بود همی بال و پرم بود

هرجا که ز من نام ونشانی طلبیدند آوازه نامش سند معتبرم بود


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۸

از ملک جهان رفت به جنت پدر ما برداشته شد سایه لطفش ز سر ما

افسرده نمیخواست دل فرزند و همسر افسوس فلک کرد پر از غم جگر ما


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۹

ای چرخ و فلک خرابی از کینه توست بیداد گری شیوه دیرینه توست

ای خاک اگر سینه تو بشکافتند بس گوهر قیمتی که در سینه توست

شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره

گفتم که پدر رسم بزرگی نه چنین بود گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود

گفتم نه وقت سفرت بود چنین زود گفتا که مگو مصلحت حق چنین بود


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۰

به یاد شمع رویت همچنان پروانه میسوزم تورفتی من به جایت اندر این کاشانه می سوزم

گهی آیم کنار قبر تو دیده گریان گاهی از مهربانی های تو در خانه میسوزم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۱

اگر یار گران بودیم رفتیم اگر نامهربان بودیم رفتیم

شما با خانمان خود بمانید(بدانید) که ما تا مهربان بودیم رفتیم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۲

با موهای سپیدش پاکی قدومش

در جذبه محرابی گستره وسیع جنت بود

صفای وجودش سنگینی سکوتش

نجابت و غرورش با زمزمه کلامش

و ما فقط (پدر –مادر ) می خواندیمش


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۳

چه شب ها تا سپیده در کشیدی ندای یاعلی یارب کشیدی

بخاب آرام پدر جان در مزارت که پایان شد تمام درد هایت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۴

ای سفر کرده به معراج به یادت هستیم ای پدر ما همگی چشم به راهت هستیم

تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران لیک ما غمزده هر لحظه به یادت هستیم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۵

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست عجل تیشه ای بود که شد باعث ویرانی ما

آن که در خاک سیه داد سرو سامانت کاش میخورد غم بی سرو سامانی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۶

سایه اش مارا پناهی بود و رفت شان مان را تکیه گاهی بود و رفت

رفت و رفت غم های ما بیشتر شد شادی ما یک نگاهی بود و رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۷

قربان نگاه خسته ات مادر جان لبخند به گل نشسته ات مادر جان

دریغ از آغوش وآن چشم ها دیریست دل تنگ توام مادر


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۸

ناله کردم ذره ای از کوه دردم کم نشد گریه کردم اشک بر داغ دلم مرهم نشد

در گلستان گرد گل بسیار گردم ولی از هزاران که بوئیدم یکی مادر نشد


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۱۹

ای رهگذر دان گنج وفا خفته در اینجا آتشکده مهرو صفا خفته در اینجا

دریای خروشان محبت گل ایثار ای رهگذران (مادر-پدر)ماخفته در اینجا


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۰

در این دنیای بی حاصل چرا مغرور می گردی سلیمان گر شوی آخر اسیر گور می گردی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۱

از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز ای آنکه به نیکی جا نام تو بودی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۲

تو را من چشم در راهم شبا هنگام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۳

باورم نیست پدر رفتی و خاموش شدی ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی

خانه را نوری اگر بود زرخسار تو بود ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۴

آنها که کهن شدند و آنها تواند هرکس به مرا خویش یک یک بروند

این کهنه جهان به کسی نماند باقی رفتند و رویم دیگر آیند و روند


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۵

عاقبت زین دار فانی پر کشیدم یاحسین عشق تو مهر علی در سینه دارم یا حسین

من در این وادی قریبم جان زهرا مادرت هرشب جمعه گذر کن بر مزارم یا حسین


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۶

روح پاکت با امیرالمومنین محشور باد خانه قبرت ز الطاف خدا پرنور باد

ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر خاطرات در باغ فردوس برین مسرور باد


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۷

پدر جان یاد آن شبها که مارا شمع جان بودی میان نا امیدی هاچراغ جاودان بودی

برایت زندگانی گرچه یک سر رنج و سختی بود بنازم همتت بابا تا که بودی صبور و مهربان بودی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۸

پدرم بارش باران خدا بود پدرم جلوه پیمان و صفا بود


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۲۹

پدرم روی ماهت روح و روان بود مرا مهر تو قوت تن قوت جان بود مرا

خانه ما زجمال تو صفایی می داشت جهان جام و فلک ساقی اجل می

خلایق جرعه نوش باده می خلاصی نیست اصلا هیچکس را

از این جام و از این ساقی از این می


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۰

پدر با تو بودن همیشه پر معناست بی تو روح گرفته تنهاست

با تو یک کاسه آب یک دریاست ای تو تعریف ناپذیر ترین

بی تو ما کوچک و حقیر


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۱

ای دریغا رادمرد لطف و رحمت در گذشت نخبه شوق و تلاش و همت در گذشت

آنکه با عشق علی قلبش به سینه می تپید گذشت تسلیم قضا و با رضایت در گذشت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۲

رو زگاریست که ما حال پریشان داریم در غم مرگ پدر دیده گریان داریم

بود اخلاق خوشش ورد زبان همگان اعتباری که به ما هست ز ایشان داریم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۳

ای خاک تیره پدر مارا عزیز دار این نور چشم ماست که در بر گرفته ای


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۴

حرمت هستی ما ای پدر از نام تو بود تو مپندار که رفتی و فراموش شدی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۵

قلبم شده غمخانه زهجران تو بابا (مادر) فکرم شده همواره پریشان تو بابا

هر روز کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوتاه ز دامان تو بابا


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۶

رفت از سر ما سر در ما تاج سر ما زحمت کش و مظلوم خدایا پدر ما

افسرده نمی خواست دل همسر و فرزند با رفتن او کلبه قلبم شده تاریک

بشکست به یکباره فلک بال و پر ما


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۷

یک عمـر علی گفت و در این دار مکافات با عشق علی شاه ولایت بـه جنان رفت

او ذکر حسین داشت به دل در همه احوال با عشق حسین ابن علی او ز جهان رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۸

روزگاریست که ما حال پریشان داریم در غم مرگ پدر دیده گریان داریم

بود اخلاق خوشش ورد زبان همگان اعتباری که به ما هست ز ایشان داریم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۳۹

مرگ توفان بلا نیست نسیمی ست وزنده از جانب بهشت

تا روح عطر آگین پدر را در امـتـداد خنکـای آرام شـب

برای ضیافت صبحی دیگر تطهیر کند


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۰

بی تو هرگز زندگی شوری ندارد ، پدرم بی تو هـرگز شمع دل نوری ندارد ، پدرم

جای اشک از دیدگان خون می فشانم باز هم بی تو هرگز زندگی شوری ندارد ، پدرم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۱

یک عمـر علی گفت و در این دار مکافات با عشق علی شاه ولایت بـه جنان رفت

او ذکر حسین داشت به دل در همه احوال با عشق حسین ابن علی او ز جهان رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۲

پدر جـان ترک ما کردی و رفتی جهان را در نوا کـردی و رفتی

دل ما را زدی از غصه آتـش به هجران مبتلا کردی و رفتی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۳

صد بار خدا مرثیـه خوان کرد مرا در بوتـه ی صبر امتحان کرد مرا

هرگز نشکست پشتم از هیچ شکست جز مرگ پدر که نیمه جان کرد مرا


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۴

کاروان ما عجب بی کاروان سالار شد صبر بر مرگ پدر بر ما بسی دشوار شـد

بی تو بر ما زندگانی همچو شام تار شد بین ما و تو چرا این آخرین دیدار شـد


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۵

ای پــدر رفتی ولی حالا زمان آن نبود گفته بودی می روم ما را همی باور نبود

آمدند خیل کسان در ماتمت بر سر زنان لیـک دیـر آمدند دیگـر زمان آن نبود


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۶

گرچه من دیگر نمی بینم گل روی پدر خاطراتش را در این غمخانه مهمان می کنم

گوهر یکدانه ام ، ای نازنین بابای خوب تا ابد نامت درون سینه پنهان می کنم


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۷

ای پدر با تو چه گفتند که خاموش شدی نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۸

زکف یاران گل زیبای ما رفت انیس و مونس شبهای ما رفت

دریــغ و آه از درد جــدایــی صفای زندگی بابای ما رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۴۹

تا بال و پر عشق به جانم دادند در وادی عاشقان مکانم دادند

گفتم که کجاست کعبه اهل ولا درگاه حسین را نشانم دادند


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۰

ز هجرانت پدر جان اشکباریم زمرگت جان بابا بیقراریم

بزرگی ، رهبـری از دست ما رفت گلی از گلشن امید ما رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۱

دلا دیدی که آخر پدرم رفت عزیز و مونس غم پرورم رفت

سرم از تاج او گوهر نشان بود چو تاج پادشاهی از سرم رفت


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۲

چهل روز است پدر را ندیدیم گل لبخند از رویش نچیدیم

چهل روز است روحش کرده پرواز یقین با روح مولا گشته دمساز

بیائید ا ی عزیزان بر مزارش نمائید سوره قران نثارش


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۳

پدرم دیده به سویت نگران است هنوز غم نادیدن تو بار گران است هنوز

انقدر مهر و وفا برهمگان کردی نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۴

روح پاکت با امیر المومنین محشور خانه قبرت زالطاف خدا پر نور باد

ای چراغ زندگانی ای پدر یادت به خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۵

گشته از سیلاب غم چشمان من دریا پدر من چه گویم بی تو از فردا وفرداها پدر

تکیه گاهی بودی وتنها امید بی تو این دنیا ندارد رنگ شادی ها


شعر سنگ مزار و شعر سنگ قبر شماره ۵۶

پدر ای آیت عشق گل خوشبوی باغ اشنایی

از آن روزی که رفتی در دل دلم میسوزد از درد


اشتراک گذاری:

2 دیدگاه

  1. سلام
    این نمونه اشعار مثل نم.نه اشعار پدر می باشد
    اشعار جدید تری هستش که برای بزرگ خاندان بخواهید بهش اضافه کنید
    باتشکر

    • با سلام
      بله شما می توانید با حضور در دفتر مرکزی دفتر اشعار ما را مشاهده کنید. بیش از چندین شعر مختلف برای پدر و بزرگ خاندان
      لطفا قبل از حضور در دفتر اطلاع رسانی کنید
      با تشکر

یک دیدگاه بگذارید